۱۳۸۸ آذر ۶, جمعه

دعای عرفه امسال


جای همه سبز چه دعای عرفه باشکوهی بود امروز در حسینیه ارشاد. دکتر ناصر مهدوی بسیار زیبا وصف عشق بازی حسین (ع) با خدای خودش را میگفت و اینکه اگر خدا را از زندگی حسین (ع) پاک کنی دیگر هیچ ندارد اما اگر ما خدا را از زندگی خود پاک کنیم هیچ نمی شود زیرا در مقام عمل سال هاست که این کار را کرده ایم، نماز میخوانیم و بعد فورا سر هر مساله ای قسم دروغ می خوریم، راحت به هم تهمت میزنیم و ....

چه دعای با شکوهی است این دعای عرفه و چه عشق بازی میکند حسین (ع) با خدای خودش، زیباترین عاشقانه های دنیا را باید در این دعا جست، آنجایی که حسین به درگاه معبودش لابه می کند و میگوید که هر چه عزت دارد از سر لطف اوست، که اگر حسین، حسین شد همه از کرم و لطف او بوده است.

ای کاش حسین اسوه زندگی ما بود آنگاه شاهد وجود افرادی نبودیم که برای رسیدن به جاه و مقام در کوچه و خیابان های شهر با باتوم به خواهران و برادران بی دفاع خود حمله کنند و یا خیابان های شهر را با خون سرخ والاترین جوانان وطن آبیاری کنند، مگر خود خدا در قرآن نمی فرماید که اگر من بخواهم کسی را از اوج شکوه و قدرت به پست ترین جایگاه می رسانم و اگر بخواهم شما را از پست ترین مقام ها به والاترین جایگاه می رسانم. چرا برخی از مدعیان دین داری به همین راحتی به جای معامله با معبود خویش با بنده خدا معامله می کنند، چرا به جای عمل به دستورات خالق خویش، خود را غلام حلقه به گوش مخلوق او کرده اند.

اگر به هر کدام از این مدعیان بگویی که در وصف حسین (ع) مرثیه خوانی کن ساعت ها حرف برای گفتن دارند اما اگر بگویی که از منش حسین بگو شاید در حد چند جمله هم توان خطابه نداشته باشد، چه امام غریبی است این حسین ....

نکته جالب این بود که امروز در حسینیه ارشاد دعای عرفه بسیار با شکوه برگزار شد اما کوچکترین خللی در رفت و آمد مردم حتی در پیاده رو بوجود نیامد، اما برگزاری دعای عرفه در پایگاه بسیج مقداد منجر به مسدود شدن تقاطع یادگار امام با خیابان آزادی و نتیجتا ترافیک نسبتا سنگین در بزرگراه یادگار امام در غروب جمعه شب عید قربان شد و طبیعتا دعای خیر عزیزانی که در این ترافیک اسیر شده بودند برای عاملین این امر نا خوشایند.

پی نوشت1: در غروب این روز زیبا در حسینیه ارشاد بسیار برای آزادی زندانیان بی گناه و قهرمانمان دعا کردیم و همچنین برای سلامتی بهزاد خان نبوی، خدا را به حق مناجات های زیبای حسین اش در این روز زیبا قسم می دهیم که هرچه زودتر قهرمانان وطن را از چنگال ظالمین زمان رهایی بخشد. آمین
پی نوشت 2: امروز در حسینیه بسیار از شریعتی عزیز یاد شد، خدایش بیامرزدش و در بهشت جاودان خویش گرامیش دارد.

۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

مجلس بی سر


چند روز بعد از راهپیمایی عظیم سبز اندیشان در روز قدس بود که آقای مطهری اعلام کردند که جنبش سبز سر ندارد و دلیل آن از منظر ایشان تناقض در شعارها وبینش رهبران جنبش بود.
حال میخواهیم همین سوال را از جناب آقای نماینده در مورد مجلس بکنیم.
آقای مطهری ، واقعا سر مجلس کجاست؟ اختیار مجلس در دست کیست؟
نمایندگان مجلس؟ رئیس جمهور؟ یا عامل و شاید هم عوامل سوم که وظیفه شما تصمیم گیری بر اساس منافع شخصی آنهاست؟
البته زمانی که نمایندگان مجلس از دل مردم بر نیامده باشند و با لابی بازی های پشت پرده به زور خود را به صندلی مجلس چسبانده باشند، معلوم است که نباید به فکر منافع مردم باشند بلکه باید به فکر منافع افرادی باشند که بودن در این منصب را مدیون تلاش های خستگی ناپذیر آنها هستند.(رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان، تا جایی که نوه امام نیز به جرم اصلاح طلب بودن رد صلاحیت شد!)
مجلسی که از دل مردم بر آمده باشد به خاطر مردم تلاش می کند، تصمیم می گیرد و هر جا قوانین بر خلاف منافع ملت بود ایستادگی می کند تا جایی که مجبور به تحسن و استعفا می شود (به نشانه اعتراض به نادیده گرفتن حق مردم، اگر امری اجبار است پس چه نیازی به نماینده و خرج کردن پول بیت المال است.)
وظیفه واقعی افرادی که اکنون بر صندلی های آن مجلس تکیه زده اند چیست؟
آیا غیر از این است که به ظاهر نماینده مردم هستند و جیب خود را با این عنوان پر می کنند و در عمل هر چه می کنند پشت کردن بر مردم است و خنجر زدن به مردم.
وقت نمایندگان محترم دولت!(زمانی قرار بود نماینده ملت باشند) در مجلس تماما صرف تهیه و پخش کردن سی دی هایی علیه جنبش سبز، جمغ آوری امضا برای محاکمه مهندس موسوی و از همه جالب تر سایت جناب آقای توکلی(رئیس مرکز پژوهش های مجلس)است که یا به دنبال ترانه موسوی میگردد و یا به دنبال تخمین زدن افرادی است که در راهپیمایی 13 آبان شرکت کرده اند.
آقایان واقعا شما به مجلس رفته اید که همین کارها را انجام دهید؟
مگر خود شما دائما اعلام نمی کنید که جنبش سبز به پایان رسید و تمام شد، پس چرا به کار خودتان نمی چسبید؟(البت اگر شما در مجلس وظیفه دیگری غیر از این داشته باشید!)
صادقانه عرض می کنم خدمتتان که شما بی لیاقت ترین مجلس در طول تاریخ ایران هستید.
مجلسی که دائما سر کرنش در مقابل رئیس دولت کودتا فرود می آورد(البته شاید این قانون جاذبه ی جدید باشد.مجلس قلابی دولت قلابی را جذب میکند.)
شما نه قدرت مخالفت با کابینه کودتایی را داشتید و نه قدرت مخالفت با طرح های دولت کودتایی را.
سخن آخرم با جناب آقای توکلی است. شما که بعد از روز قدس نامه نوشتید به مهندس موسوی و فرمودید " آیا افرادی که امروز شعار جانم فدای ایران دادند در موقع خطر حاضرند جان خود را برای ایران فدا کنند؟" می خواهم به شما بگویم که جواب ما آری است.
همانگونه که الان با دست خالی در مقابل زورگویان داخلی مقابله میکنیم به وقت خطر با دشمن خارجی مقابله می کنیم.

اما شما چه؟ شما که در راس قدرت در مقابل زور گوی داخلی سر کرنش فرود می آورید، آیا حاضرید در مقابل دشمن خارجی ایستادگی کنید؟